آشنایی و اتصال موسیقی ایرانزمین با موسیقی جهان، جدا از نتایج مثبت و سازندهای که به همراه داشت (همچون افزایش کیفیت نوازندگی، گروهنوازی ورود صداها و سازهای مختلف و ..) باعث گوشه نشینی ساختار جوان و در حال شکوفایی موسیقی دستگاهی شد. تجربیاتی که میرفت تا با جانمایهای درونی و بومی،با تکیه بر مشخصات و ساختار ذاتی موسیقی ایران (مدالیته، رنگآمیزی، روند ردیف دستگاهی، درونمایه موسیقی مقامی و …) منجر به زایش موسیقیای نژاده و ناب شود، با روندی رو به افول در حال رنگ باختن درکنار جاذبه های اجرایی و تکنیکی است.
دیگر کمتر قطعهای شنیده میشود که به اقتدار و زیبایی آثار ساخته شده در دهههای نه چندان دور این سامان باشد که شنونده مشتاق در پس اصوات منظم و آراسته، رگه هایی از آن را بیابد.
شاید چاره این باشد که به روندی برگردیم که اساتید نامدار امروز در جوانی طی کردهاند و غنایی به نگاه و فکر خود داده اند که منشا و جوهر آثار درخشان آنان بوده است؛”مشاهده”، مشاهده آنچه از مسیر طولانی تاریخ به ما رسیده، تا شاید راهی بیابیم در ادامه روندی که باید بیش از اینها مسیر بالندگی را طی میکرد.
گروه بیگاه مشتاقانه برآن بوده است که با نگاهی به نغمات زیبای به جا مانده از موسیقی این سرزمین در حد وسع خود گرد فراموشی را از این گوهر ارزشمند بزداید. گوهری که اگر چند دهه قبل به نیت حفظ آن از از خطر حذف، در کتابها و گنجینه های صوتی ثبت و ضبط میشد، امروز باید برای روشن کردن مسیر پیش رو به کار گرفته شود. باشد که رنگ رنگ ها، تصانیف، پیش درآمدها و ضربی ها همواره بر پیکره هنر موسیقی این مرز و بوم ماندگار باشد.
کنسرت سنتی گروه بی گاه در ۱۶ مهر ماه سال ۱۳۹۲ و رأس ساعت ۲۰ در سالن رودکی بروی صحنه خواهد رفت.
چهار پیانو تریو
کنسرت پاییزی گروه خیام به سرپرستی آتنا اشتیاقی مورخ ۱۷ و ۱۸ و ۱۹ مهر ماه سال جاری در سالن رودکی و رأس ساعت ۲۱ به اجرا در خواهد آمد.
هفته موسیقی کلاسیک تهران
خانه هنرهای شهری هفته موسیقی کلاسیک تهران را از ۴ مهر تا ۱۲ مهر به مدت ۹ روز برگزار خواهد کرد. در این هفته ۱۰ گروه موسیقی در تالار رودکی به اجرای موسیقی خواهند پرداخت.
برنامه های این هفته عبارت اند از: رسیتال گیتار کلاسیک با اجرای مهرداد پاکباز و همراهی ماهور اربابیان، رسیتال پیانو با اجرای فرهنگ حکیمی نژاد، رسیتال گیتار کلاسیک با اجرای علی شهرآشوب، تریوی زروان به سرپرستی نرگسی فلاح پسند، رسیتال فلوت با اجرای کلاریز کشاورز و همراهی فراز فروزنده، دوئت ویولنسل و پیانو با اجرای آتنا مستعان اشتیاقی و مهردخت معنوی، تریوی رسپینا به سرپرستی آرش اسدنژاد، تریوی گالامیان به سرپرستی دانیال جورابچی، رسیتال پیانو با اجرای کارن سلاجقه، دوئت کارنگ با اجرای دانیال جورابچی و کیاوش امیری
در این برنامه ها آثاری از باخ، هایدن، بتهوون، شومان، شوبرت، دبوسی، دورژاک، تافانل، روسل، ژولیوه، بریتن، آلبان برگ، امین اله حسین، پاکباز و… اجرا خواهد شد.
مراسم بزرگداشت استاد آواز ایران حسین خواجه امیری (ایرج)، عصر جمعه در فرهنگسرای اندیشه تهران، با حضور جمع کثیری از بزرگان موسیقی و هنر برگزار شد.
بهگزارش «ایسنا»، در ابتدای این برنامه که از سوی باشگاه ورزشی هنرمندان تهیه و تدارک دیده بود، پویا جهانمردی یکی از شاگردان استاد ایرج، با ویلن به تکنوازی برخی از قطعات پر خاطره ایشان پرداخت که آقا خودش خوب میدونه و پرنده جزو این قطعات بود. در ادامه احسان فدایی (از دیگر شاگردان حسین خواجه امیری) به اجرای برنامه زنده پرداخت و قطعاتی را با ارکستر خود روی صحنه برد. ارکستری که صدادهی و رنگ بندیاش، بیشتر به ارکستر های مجلسی شبیه بود.
در ادامه با دعوت مجری برنامه، استاد حسین خواجه امیری و محمد رضا شجریان به صورت همزمان وارد سالن برگزاری برنامه شدند تا کل جمعیت حاضر در سالن به یک باره از حضور این دو چهره سرشناس و محبوب، غافلگیر شوند. همه به صورت ایستاده به تشویق هنرمندان محبوبشان پرداختند.
در این برنامه چند تن از بزرگان مطبوعاتی و منتقد مورد تقدیر قرار گرفتند و بخشهایی از مستند پهلوان آواز در سالن به نمایش در آمد تا سرانجام انتظارها به پایان برسد و حسین خواجهامیری برای یک اجرای زنده روی صحنه برود. اتفاقی نادر که در همه این سالها علاقهمندان استاد در انتظار این مهم بودند. حسین خواجه امیری با استقبال شدید دوستدارانش روی سن رفت و در حالی که تمامی حضار به احترام ایشان ایستاده بودند، ابتدا پشت تریبون قرار گرفت و سخنانش را این چنین آغاز کرد: دوستان گفتنیها را گفتند و من نیز از حضور همه شما که امروز در این محل جمع شدهاید ممنونم. از همه بزرگوارانی هم که امروز تشریف آوردهاند تشکر ویژه دارم و جا دارد از محمد رضا شجریان نیز سپاسگزاری کنم که امروز اینجا هستند که حضورشان هم باعث خوشحالی من و هم باعث خوشحالی همه شده است. امروز میخواهم سرتان را درد بیاورم و چند بیتی را برایتان شعرخوانی کنم و بعد با چند قطعه شاد در خدمت تان هستم. ایرج با گفتن این جمله و در بین تشویقهای ممتد حاضرین در سالن پشت میکروفن قرار گرفت و شروع کرد به خواندن. ابتدا شعرخوانی و بعد با قطعات پرطرفدارش مثل پرنده، حاضرین در سالن را به وجد آورد.پس از اجرای مسلط و جالب توجه ایرج، که اشک خیلی از حاضرین در سالن را در آورد، مجری برنامه از چند تن از اساتید حاضر در سالن از جمله محمد رضا شجریان و فرهنگ شریف دعوت کرد تا برای اهدای لوح تقدیر و هدایای استاد حسین خواجه امیری روی صحنه بیایند.در این بخش محمدرضا شجریان پشت تریبون قرار گرفت و درباره این برنامه و خاطراتش از ایرج گفت: وقتی دوستان با من تماس گرفتند و از من خواستند تا در مراسم بزرگداشت جناب استاد خواجه امیری شرکت کنم، با افتخار قبول کردم. ایشان آن زمانی که من نوجوان بودم، در اوج آواز ایران قرار داشت و به واقع پهلوان آواز ایران بود. میخواهم بگویم که ایشان امشب دقیقا مثل چهلسالگیشان خواندند و ایشان امروز ثابت کردند که میشود تا ۱۰۰ و حتی ۱۲۰ سالگی هم آواز خواند بدون هیچ تغییری. این را هم عرض کنم که ایرج نازنین واقعا پیشکسوت من بوده و هست. صدای ایرج یک متر و معیار در تاریخ آواز خوانی ایران است. وقتی در تاریخ درباره یک صدای باشکوه و ویژه میخواهند حرف بزنند قطعا صدای ایرج عزیز متر و میزان این مبحث است. از قدرت و صلابت و پاکی و آن چهچههای مردانه که ایرج در آثارش دارد، باعث شده به این مترو معیار تبدیل شود. امیدوارم صد سالگی استاد را همه با هم جشن بگیریم. در بخش دیگری از برنامه نیز یکی از فیلمسازان قدیمی کشور نصرتالله وحدت، به ذکر خاطرهای از ایرج پرداخت: یکی از برنامههای زنده بود که در آن زنده یاد فردین قرار بود در آن شرکت کند و در آن برنامه به اصرار مجری، فردین شروع به آواز خوانی کرد و در بهت خیلیها متوجه شدیم که صدای فردین دقیقا صدای ایرج است. بعد از دقایقی یکی از دوستان پردهای را کنار زد و دیدیم خود ایرج ازآن پشت در حال خواندن بوده! محمد موسوی نیز خاطرهای از ایرج را اینگونه بیان کرد: در یکی از برنامههای زنده تلویزیونی، از استاد بنان در مورد بزرگترین آرزویشان سوال شد که ایشان در جواب گفتند: آرزو داشتم خداوند صدایی مثل صدای ایرج به من میداد… . در اواسط برنامه احسان خواجه امیری که ساعاتی از اجرای برنامه اش در کیش نگذشته بود، در سالن حضور یافت تا در مراسم تقدیر پدرش حضور داشته باشد و مورد تشویق شدید حاضران قرار بگیرد.
شهرها هم روح دارند؛ وقتی مقبرهها، خیابانها، کلیساها یا کافههای یک شهر یادآور یک شخصیت برجسته، یک نویسنده و آثار ادبیاش میشود و قدم زدن در کوچه پس کوچههای آن، حس دوبارهخوانی یک رمان را زنده میکند، یعنی نبض روح یک شهر در دستان توست …
شوق دوستداران ادبیات برای بازدید از مکانهای وابسته به رخدادها یا چهرههای ادبی یکی از جاذبههای گردشگری جهانی است که سالانه میلیونها نفر را راهی شهرهای گرهخورده با قصههای کاغذی میکند.
به گزارش خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، شهرهای که در این گزارش فهرست شدهاند، طی روزگاران دراز، زندگی و مرگ نویسندگان بزرگی را به چشم دیده و در خاطر سپردهاند؛ مکانهایی الهامبخش برای خلق شاهکارهای ماندگار، محل برگزاری رویدادهای مهم دنیای ادبیات و خانه و مقبره اسطورههای نویسندگی، اکنون جزو مهمترین عوامل جذب گردشگر در نقاط مختلف دنیا به حساب میآیند.
ادینبورگ، اسکاتلند – والتر اسکات
فضای شهر ادینبورگ چنان با ادبیات گره خورده که گردشگرانش بدون آنکه کتابی در دست داشته باشند، به آن سفر نمیکنند. فضای حاکم بر این شهر اسکاتلند تا کنون الهامبخش خلق بیش از ۵۰۰ رمان بوده است. جایجای این شهر یادآور نویسندگان و شعرای بزرگ و برجسته است، از «رابرت برنز» قرن هجدهمی تا رماننویسان معاصر چون «یان رنکین»، «الکساندر مککال» و «اروینگ ولش».
اگر زمان کافی برای دیدن تمام مکانهای گردشگری ادینبورگ را ندارید، تماشای موزهی نویسندگان آن را از دست ندهید؛ ساختمانی سنگی که در قرن هفدهم بنا شده و یادآور اسطورههایی چون «رابرت برنز»، «سر والتر اسکات» و «رابرت لوییس استیونسون» است. وبسایت visitscotland.com هم میتواند راهنمایی خوبی برای تور ادبی این شهر باشد.
دوبلین، ایرلند – جیمز جویس
وقتی نام پایتخت ایرلند را میشنویم، ناخودآگاه یا از «اولیس» جیمز جویس یاد میکنیم و یا به یاد جایزه مهم “ایمپک دوبلین” میافتیم. دوبلین شهری است که هر کوچه و خیابانش ماجراهای یک روز از زندگی «لئوپولد بلوم» (قهرمان داستان «اولیس») را در ذهن خوانندگان این شاهکار زنده میکند. در سایت visitdublin.com بخشی به نام «جای پای اولیس» طراحی شده که مسافران دوبلین را برای دیدار از مکانهای ذکر شده در این کتاب راهنمایی میکند.
موزهی نویسندگان دوبلین طیف وسیعی از میراث ادبی این شهر، از شعر ایرلندی و داستانگویی سلتیک تا نویسندگی رمانهای جدیدتر را تحت پوشش خود قرار میدهد. سالن تئاتر «ابی» که «دبلیو. اچ. ییتس» – شاعر بزرگ ایرلند – در سال ۱۹۰۳ بنیان نهاد، هنوز هم آثار نمایشنامهنویسان کلاسیک و معاصر را با شکوه هرچه تمامتر روی صحنه میبرد. کتابخانه قدیمی کالج «ترینیتی» دوبلین هم از مکانهای محبوب گردشگران ادبی محسوب میشود.
لندن، انگلیس – چارلز دیکنز
اگر بخواهیم مکانهای مرتبط با چهرهها و آثار ادبی لندن را فهرست کنیم، بیشک کتابی قطورتر از هفتجلدی «هری پاتر» را خواهیم داشت. برای مسافرانی که نخستین تجربه خود را در انگلیس میگذرانند، تورهای پیادهروی لندن که هر هفته بیش از ۱۰۰ دوره از آنها برگزار میشود، میتواند پیشنهاد مناسبی باشد تا گردشگران با زادگاه شکسپیر و دیکنز آشنا شوند. دوستداران داستانهای کارآگاهی «شرلوک هلمز» میتوانند مکانهای مرتبط با «آرتور کانن دویل» را در وب سایت visitLondon.com جستوجو کنند.
اگر گذرتان به کافه «دوکها» افتاد، بدانید که ایدهی بسیاری از ماجراهای «جیمز باند» در همین مکان به ذهن «یان فلمینگ» خطور کرد. اگر نرمافزار «Get London Rending» را دانلود کنید، میتوانید اطلاعاتی جامع درباره مکانهای گرهخورده به ۴۰۰ اثر ادبی ارزشمند به دست آورید.
پاریس، فرانسه – ارنست همینگوی
شهر نورها جایی است که «ارنست همینگوی» جوان در کافه خیابان “سن ژرمن” مینشست و شاهکارهای ادبیاش را خلق میکرد. قبر «اسکار وایلد»، نمایشنامهنویس سرشناس ایرلندی هم از دیگر سایتهای گردشگری پاریس محسوب میشود. پاریس را با وجود خانهموزههای نویسندگان بزرگی چون «ویکتور هوگو» و «بالزاک» میتوان از قطبهای گردشگری ادبی دانست. در این شهر هتلی به نام «Le Pauillon de Letters» وجود دارد که هر یک از ۲۶ اتاقش با توجه به حروف الفبا به نام یکی از نویسندگان مشهور مزین شده است.
سنپترزبورگ، روسیه – داستایوفسکی
روسیه از کشورهایی است که چهرههای ادبیاش تاثیر شگرفی بر ادبیات داستانی جهان گذاشتهاند. گردشگران سنپترزبورگ میتوانند خاطرات خود از «جنایت و مکافات» فئودور داستایوفسکی را با تورهای سطح شهر زنده کنند. خانه این رماننویس بزرگ یعنی جایی که واژه واژه «برادران کارامازوف» نگاشته شد، اکنون از مکانهای گردشگری این شهر به حساب میآید. موزه آپارتمان «پوشکین» هم محلی است که این نویسنده سرشناس عمر ۳۷ سالهاش را در آن سپری کرد و به پایان برد. پوشکین که پس از دوئل معروفش به شدت زخمی شده بود، برای آخرینبار به کافه نزدیک خانهاش رفت، شام خورد و پس از بازگشت به خانه، در اتاق مطالعهاش به زندگیاش پایان داد.
استکهلم، سوئد – جایزه نوبل
آلبرت نوبل یک قرن پیش با بنیان نهادن جایزهی بزرگ نوبل، نام شهر استکهلم را در نقشهی جهانی ادبیات به ثبت رساند. هرساله در ماه دسامبر مراسم معتبر اعطای جایزه نوبل ادبیات برگزار میشود و از نویسندهای برجسته برای یک عمر دستاورد ادبیاش تقدیر میشود. جدا از محل اعطای این جایزهی مهم بینالمللی، استکهلم شهری است که «آسترید لیندگرن»، نویسنده صاحبنام ادبیات کودک، کتاب دوستداشتنی «پیپی جوراببلند» را در آن به نگارش درآورد. اکنون تندیس یادبود لیندگرن در پارک «تگزلوندن» استکهلم به چشم میخورد.
از دیگر جاذبههای گردشگری این شهر که به دنیای ادبیات مربوط میشود، «موزهی شهر» است که تورهای “هزاره” را برگزار میکند. در این تورها، کتابدوستان میتوانند از مکانهایی دیدن کنند که «استیگ لارسن» در سه رمان «دختری با خالکوبی اژدها»، «دختری که با آتش بازی کرد» و «دختری که به لانه زنبور لگد زد» به آنها اشاره کرده است.
پورتلند، آمریکا – بزرگترین کتابفروشی جهان
شهر پورتلند جاذبههایی گردشگری بیمثالی را در برگرفته که شاید بتوان آن را بهشت کتابخوانان حرفهای دانست. «شهر کتاب پاول» بزرگترین کتابفروشی مدرن دنیاست که میهمانانش بدون داشتن نقشه در آن گم میشوند! با ارائه بیش از یک میلیون جلد کتاب، این کتابفروشی معدن بزرگی از گنجهای ادبی دنیا به شمار میآید.
علاوه بر این، در این شهر هتلی به نام «هیثمن» میزبان مسافران است که با برنامه «کتابها در کنار شما» به خوبی از عشاق کتاب پذیرایی میکند. طی این تور، گردشگران به کتابخانهای با بیش از ۴۰۰۰ جلد کتاب دسترسی دارند؛ کتابهایی که اکثرا توسط نویسندگان مشهور پذیرایی شده در این هتل، امضا شدهاند. یکی از مهمترین رخدادهای ادبی در پورتلند، برگزاری مجموعه سخنرانیهای معروف است که به طور مداوم سخنرانان حرفهای و معروف را به ایالت اورگون آمریکا میکشاند.
واشنگتن – والت ویتمن
واشنگتن علاوه بر اهمیتی که در دنیای سیاست دارد، در حوزهی ادبیات هم یادآور رخدادها و شخصیتهای قابل توجه است. بزرگترین کتابخانهی جهان یعنی «کتابخانه کنگره» در این شهر دایر است که در سال ۱۸۰۰ بنیانگذاری شد. توری رایگان در واشنگتن برگزار میشود که علاقهمندان را به دیدن جاذبههای معماری و ادبی این کتابخانه دعوت میکند.
همچنین این شهر یادآور نامهای بزرگی چون «والت ویتمن» و «لانگستون هیوز» است که بسیاری از آثار ماندگارشان را با الهام از فضای این شهر آفریدند .
ملبورن، استرالیا – کتابخانه ویکتوریا
شهر ملبورن از سال ۱۸۳۵ که توسط جویندگان طلا به شکوفایی رسید، عنوان پایتخت فرهنگی استرالیا را نیز یدک میکشد. کتابخانه ایالتی ویکتوریا که در اواسط قرن نوزدهم بنا نهاده شده، به دستور رئیسجمهور وقت برای تمام افراد بالای ۱۴ سال به صورت رایگان خدمات عرضه میکند. تورهای گردشگری ادبی این شهر، مسافران را به مکانهایی مزین به نقل قولها و پرترههای نویسندگان و شعرای صاحبنامی چون «اسکار وایلد» میبرد و برای حضور در رویدادهای محلی، آنها را راهنمایی میکند.
سانتیاگو، شیلی – پابلو نرودا
دوستداران سرودههای رمانتیک «پابلو نرودا» با بازدید از خانه زرد و آبیرنگ شاعر مردمی شیلی، واقع در منطقه “بلاویستا”ی سانتیاگو میتوانند خاطرات خود را از قطعههای ماندگاری چون «هوا را از من بگیر، لبخندت را نه» زنده کنند. شیلی همچنین زادگاه دیگر شاعر برنده نوبل به نام «گابریلا میسترال» است که اسکناسهای ۵۰۰۰ پزویی این کشور به تصویر وی مزین هستند. مجسمه یادبودی از این زن شاعر در پارک «سرو سانتا لوسیا»ی سانتیاگو نصب است.
بازار کتاب این شهر هم میتواند مکانی هیجانانگیز برای کسانی باشد که از دیدن انبوه کتابها به وجد میآیند. علاوهبر خیابانهای «پروویدنسیا» و «میگوئل کلارو» که مملو از کتابفروشیهای کوچک و قدیمی است، کتابخانه کافه «لیتراریو» با عرضهی ۳۰ هزار جلد کتاب، میزبان گردشگران شهر سانتیاگوی شیلی خواهد بود.
اگر یادگار ابوالحسن صبا هنوز در بین ما بود، امروز باید به رسم سالهای پیش دوستدارانش در خانه او جمع میشدند و تولد ۸۳ سالگیاش را جشن میگرفتند.
۸۳ سال پیش در چنین روزی همایون خرم، نوازنده نامدار ویلن در بوشهر متولد شد.
همایون خرم به سال ۱۳۰۹ در شهر بوشهر میان مردم خونگرم و مهماندوست آن دیار، دیده به جهان گشود. مادرش که عاشق و شیفته «همایون» یکی از دستگاههای موسیقی اصیل ایرانی بود نام وی را «همایون» گذاشت.
همایون بیش از یکسال از سنش نگذشته بود که همراه خانواده، به تهران آمد پدرش که مردی امین و از صفات انسانی والایی برخوردار بود، با توجه به اینکه شغلش بانکداری بود و بیشتر وقتش در زمینههای اقتصادی صرف میشد، معهذا هر وقت فرصت مییافت از موسیقی اصیل ایرانی هم غفلت نمیورزید و به دستگاهها و گوشههای این موسیقی غنی توجه خاص داشت و هنگام فراغت را با صفحات گرامافون و گوش دادن به آن سپری میکرد و از دستگاهها و مقامهای موسیقی اصیل، بیش از همه به «اصفهان» علاقه داشت.
به همین سبب هم وقتی همایون بزرگ شد و نوازنده ماهری شد، به خاطر دلبستگی مادر و پدرش ، آهنگهایی نظیر: «رهگذر»،«خسته دلان» در «همایون» و «گمشده» در «اصفهان» را ساخت و تقدیم آنان کرد.
بیش از هفت بهار از سنش نگذشته بود که با تهیه «نی لبکی» روزها برای خود با آن نواهایی را زمزمه میکرد. در سن یازده سالگی به مکتب استاد «صبا» راه یافت. صبا مردی رئوف و خوش خلق و با حوصله بود و در مورد دانشجویان با استعداد از هیچگونه کمک و صرف وقت دریغ نمیکرد، به همین لحاظ «همایون» این کودک مشتاق را تحت مراقبت و تعلیم خاص خود قرار داده، پس از چهار سال و نیم تمرینهای مداوم وی را آماده نوازندگی کرد در این زمان دیگر ساز وی قابل استفاده عموم شده بود.
پس از امتحانی که توسط ابراهیم خان منصوری که در آن زمان سرپرستی موسیقی رادیو را به عهده داشت از وی به عمل آمد،اولین برنامه او تحت عنوان «نوازنده چهارده ساله»،(این عنوان را مرحوم منصوری با توجه به سن همایون برای وی انتخاب کرده بود) در ساعت ۹:۴۵ شب از رادیو تهران پخش شد و از فردای آن روز نام نوازنده چهارده ساله در بسیاری محافل مطرح شد.
در آن زمان برنامههای رادیو به طور مستقیم و زنده از فرستنده اجرا و پخش میشد و شبی همایون خرم که کاملا تحت تاثیر نوازندگی استادش «صبا» قرار داشت مشغول اجرای برنامه در رادیو بود. حسین تهرانی که در بوفه فرستنده رادیو نشسته و به رادیو گوش میداد از متصدی رادیو سوال میکند:«مگر امشب صبا برنامه دارد؟»
او در جواب میگوید:نه این صدای ساز همایون خرم است که گوشهها و ردیفهای استادش «صبا» را اجرا میکند (ناگفته نماند که همایون خرم آنچه از هنر نوازندگی ویلن در گنجینه خاطر داشت از استادش «صبا» فرا گرفته بود. به هر حال حسین تهرانی، این بزرگ مرد موسیقی اصیل و سنتی ایران آن شب آن قدر در بوفه مینشیند تا برنامه همایون تمام میشود و او را مورد تشویق قرار میدهد.
آنچه در مورد همایون قابل توجه بود آن که به موازات آموختن نوازندگی ویلن و رمز و راز موسیقی ایرانی، از کسب علم و طی مراحل تحصیل نیز غافل نبود چنان که در دوران تحصیل همیشه از شاگردان ممتاز و برجسته کلاس بود و تحصیلات عالیه خود را با اخذ دانشنامه در رشته «مهندسی برق» ادامه داد و در موسساتی مانند:«تاسیسات اداره ساختمان بانک ملی ایران» و تاسیسات برق سدامیر کبیر و… مشغول به فعالیت شد و مانند یک طلبه حقیقی موسیقی از آثار اساتیدی چون کلنل وزیری، روح اله خالقی بهره مند شد و آموزش «هارمونی» را نزد استاد فریدون فرزانه ادامه داد.
همایون خرم به طوری در موسسات یاد شده سرگرم کار و فعالیت بود که فکر نمیکرد مجددا روزی سر و کارش با رادیو بیافتد؛ تا این که شبی در منزل یکی از دوستان خود به طور اتفاقی با امیناله رشیدی خواننده آن زمان رادیو و علیمحمد خادم میثاق برخورد میکند و خادم میثاق پس از شنیدن ویلن خرم بلافاصله از وی دعوت میکند که برای نواختن ساز سلو در برنامه وی به رادیو برود و هرچه همایون از رفتن امتناع میکند، بالاخره خادم میثاق وی را متقاعد میکند و خرم دعوت او را میپذیرد.
به رادیو باز میگردد و طی حکمی که برای وی صادر میشود از سال ۱۳۳۳ در برنامههای موسیقی رادیو شرکت میکند. وی در ارکستر خادم میثاق ضمن نوزندگی ویلن، آهنگهایی را نیز میسازد که مورد دوستداران موسیقی واقع میشود. آهنگهایی چون:«غروب عشق»،«گل من»،«نیمههای شب» و نیز قطعه محلی و معروف «زردملیجه» را که تنظیم آن از ابوالحسن صبا بود، با ویلن اجرا میکند که یکی از بهترین کارهای وی به شمار میرود.
همایون خرم از آن سال به بعد به طور مداوم با رادیو همکاری داشت تا این که برنامه «گلها» به همت بزرگ مرد ادب و هنر ایران«داود پیرنیا» به وجود آمد و بنا به دعوت ایشان، همکاری خود را با «گلها» آغاز کرد و یکی از ارکان اولیه برنامههای همیشه ماندنی و بیهمتای«گلها» شد.
همایون خرم از آن زمان به بعد مدتها رهبری ارکستر شماره ۶ رادیو و بعد ارکستر شماره دو رادیو را به عهده داشت(توضیح این که ارکستر شماره ۲رادیو با هشت خواننده کار میکرد که اجرای ارکستر با ۴ خواننده به رهبری«حبیب اله بدیعی» و اجرای ارکستر با ۴ خواننده دیگر به رهبری همایون خرم بود). همایون خرم مدتی هم عضو شورای موسیقی رادیو میشود و پس از آن سرپرست ارکستر «سازهای ملی» نیز میشود.
در این زمان، سرپرستی موسیقی برنامه موسیقی برنامه سوم رادیو یا «FM» که به طریقه استریوفونیک پخش میشد به وی واگذار میشود و در این برنامه خوانندگانی چون: «حسین قوامی»،«محمودی خوانساری»،«محمدرضا شجریان»،«اکبر گلپایگانی»،«عبدالوهاب شهیدی» شرکت داشتند و خرم موفق میشود حدود ۸۰ برنامه تهیه و اجرا نماید که سخت مورد توجه صاحبدلانی که به موسیقی ایرانی علاقهمند بودند، قرار گرفت.
خرم بیش از بیست و پنج سال با رادیو همکاری داشت که چندین سال به عنوان «تکنواز ویلن» روزهای جمعه برنامه داشت و ضمنا در برنامه «تکنوازان» همراه با هنرمندانی چون:«جلیل شهناز»،«فرهنگ شریف»،«منصور صارمی»،«رضا ورزنده»،«مجید نجاحی»و«فضل اله توکل» همراه با«امیرناصر افتتاح» و «جهانگیر ملک» همکاری و برنامه داشت. برنامه دیگری نیز به نام:«شاعران قصه میگویند» روزهای جمعه از رادیو پخش میشد که بیشتر برنامههای آن توسط وی ساخته و اجرا میشد و آرم مخصوص و جالبی داشت که از ساختههای خود او بود.
اگر بخواهیم تعداد کل برنامههای موسیقی ایرانی اعم از برنامه موسیقی ایرانی «نیم ساعته»، موسیقی ایرانی«ربع ساعته»، برنامههای مختلف«گلها» و موسیقی ایرانی«FM» و ساز سلو «تکنوازان» را که همایون خرم در رادیو اجرا کرده است برشمریم جمعا شاید به بیش از چهارصد برنامه برسد.
همایون خرم،از میان انبوه آهنگهای ساخته شده خود به ترانههای: «رسوای زمانه منم»، «تو ای پری کجایی»، «مینای شکسته»، «بگذر از کوی ما»، «اشک من هویدا شد»، «طاقتم ده»، «ساغرم شکست ای ساقی»، «بعد از تو هم در بستر غم»، «غوغای ستارگان»، «امشب در سر شوری دارم»، «یکنفس ای پیک سحری»، «شباهنگ»، «دل پریشانم»، «آمدی که با دلم گفت وگو کنی»، «گمشده»، «خسته دلان» و «راز دل»را بیشتر از همه میپسندد.
همایون خرم از میانمان برخاست تا از این پس هرگاه نغمهای در دستگاه «همایون» بشنویم، به یادش دهانمان پر از نت سکوت، دلمان پر از آه و چشمانمان پر از اشک شود.
به یقین تا این لحظه تمام اهالی هنر و علاقهمندانش خبر عروج همایون خرم، خالق نغمههای ماندگار موسیقی ایران را شنیدهاند و چه بسیار کسانی که هنوز این هجرت را باور ندارند و اما پذیرفتهاند، «هر مرگ اشارتیست به حیاتی دیگر.»
اولین «جشن سالانه موسیقی ما» ۹ تیرماه با حضور اهالی موسیقی در تالار وحدت برگزار میشود.
اولین «جشن سالانه موسیقی ما» ویژه تقدیر از برترینهای موسیقی ایران در سال ۱۳۹۱، روز یکشنبه ۹ تیر در تالار وحدت تهران برگزار خواهد شد. در این مراسم، نتایج نهایی نظرسنجی بزرگ «موسیقی ما» در بخشهای مردمی و کارشناسی اعلام شده و لوح¬های تقدیر و تندیسهای برگزیدگان در ۲۰ رشته مختلف نظرسنجی اهدا خواهد شد.
همچنین به سبک و سیاق جشنهایی از این دست، اجراهای زنده و برنامههای ویژه سنتی و پاپ نیز تدارک دیده شده که در خلال برنامه به اجرا در خواهند آمد. احسان علیخانی مجری خوشنام کشورمان اجرای مراسم و مجید برزگر -کارگردان جشنهای بزرگ ایران از قبیل جشنهای خانه سینما و مراسم افتتاحیه و اختتامیه جشنواره فیلم فجر- کارگردانی هنری مراسم را برعهده دارند. انتخاب تالار باشکوه وحدت نیز جهت حفظ شأن والای هنرمندان موسیقی درنظر گرفته شده است.
همچنین قرار است در این جشن از پیشکسوتان موسیقی ایران عبدالوهاب شهیدی و کیخسرو پورناظری به پاس یک عمر فعالیت هنری تجلیل به عمل آید. در بخش دیگری از این برنامه نیز یادمانی از هنرمندان تازه درگذشته (استاد جلیل شهناز و استاد همایون خرم) اجرا خواهد شد.
نظرسنجی بزرگ «موسیقی ما» طی دو ماه با شرکت نزدیک به هزار نفر از کارشناسان و اهالی موسیقی (در بخش کارشناسی) و نزدیک به صدهزار رأی کاربران سایت (در بخش مردمی) برگزار شد و پس از آن نامزدهای بخشهای مختلف نیز معرفی شدند.
این مراسم به همت سایت خبری-تحلیلی «موسیقی ما» و توسط بخش خصوصی برگزار شده و در تاریخ موسیقی پس از انقلاب، از موارد نادری است که موسیقیدانان شایسته ایران (فارغ از سبک و رشته فعالیتشان) برای برگزاری چنین جشنی گرد هم میآیند.
لازم به ذکر است که پیش از این قرار بود این برنامه در تاریخ ۲۵ اردیبهشت¬ماه در تالار وحدت برگزار شود که بنا به دلایلی در روز برگزاری لغو شد.